معنی پایتخت کشور امارات
حل جدول
ابوظبی
پایتخت کشور کامبوج
پنومپنه
پایتخت کشور بنین
پرتونوو
پایتخت کشور سویس
برن
پایتخت کشور مالى
باماکو
پایتخت کشور هائیتی
پرتوپرنس
پایتخت کشور نیکاراگوا
ماناگوا
پایتخت کشور بلغارستان
صوفیه
پایتخت کشور لسوتو
ماسرو
پایتخت کشور نروژ
اسلو
لغت نامه دهخدا
امارات. [اَ] (ع اِ) ج ِ اَماره. علامتها و نشانها. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از مهذب الاسماء): اگر شغل هارون کفایت شود و ان شأاﷲ که شود، سخت زود که امارات آن دیده میشود و اگر دیرترروزگار گیرد رای درست تر بنده آن است که خداوند به مرو رود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 446). آثار ضعف و امارات عجز لشکر خراسان شایع و منتشر گشت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 38). و رجوع به اماره و امارت شود.
- امارات النبوه، نشانه های پیغمبری که عبارت از ارهاصات و معجزات قولی و فعلی است.
- علم امارات النبوه، علمی است که از نشانه های پیغمبری اعم از ارهاصات و معجزات قولی و فعلی و فرق آنها با سحر بحث میکندو موضوع و غایت آن آشکار است. در این باره کتابهای بسیاری نوشته اند که سودمندترین آنها «اعلام النبوه» تألیف ماوردی است. صاحب مفتاح السعاده این علم را ازفروع علم الهی دانسته، لیکن علم مستقل بودن آن محل بحث و نظر، و آن در حقیقت از اقسام علم کلام است. (ازکشف الظنون).
- قراین و امارات، ادله و امارات.
فرهنگ عمید
فرهنگ معین
جمع اماره (امارت).، ولایت ها، فرمانفرمایی ها، سرداری ها. [خوانش: (اِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
فرمانروائی
معادل ابجد
2582